دیگر ببین مثل تو مغرور میشوم
از چشمهای لعنتیت دور می شوم
دیگر به هیچ وجه نگاهت نمی کنم
حتی اگر شد به خدا کور می شوم
دیگر برو برای خودت باش بعد از این
با غصه های بی کسی ام جور می شوم
دیگر دلم برای تو هرگز نمی زند
حتی من از حضور تو معذور می شوم
از چشمهای خسته من معذرت نخواه
وقتی من از دقایق تو دور می شوم
سرگرمی تو شده بازی با این دل غمگین و خسته ام
یادت نمیاد اون همه قول و قرارهایی که با تو بستم
با این همه ظلم ، تو ببین باز چه جوری پای این همه قول و قرار من نشستم
نشکن دلمو ، به خدا آهم میگیره دامنتو عاقبت یه روز
نگو بی خبری ، نگو نمیدونی دلم پر از یه نفرین سینه سوز
نگو بی خبری ، نگو نمی دونی وقتی که نیستی گریه شده کار این دل عاشق شب و روز
دیوونه نکن دلمو ، آهم میگیره دامنتو عاقبت یه روز
نگو بی خبری ، نگو نمیدونی دلم پر از یه نفرین سینه سوز
نگو بی خبری ، نگو نمی دونی وقتی که نیستی گریه شده کار این دل
شب و روز....