باز تنها
روی نیمکتی خالی
با صدای پرندگانی که عشق را
فریاد می زنند
با یاد تو
به دنبال واژه ای تازه می گردم
به دنبال کلماتی می گردم
که امروز میعاد آن باشد
اما افسوس که با گذشت ساعتها
واژهای که حضور مرا در چشمانت رنگ دهد
نمی یابم
کاش می دانستی
برای تسخیر قلب تو
با واژه ها چگونه می جنگم
گاه پیروز و بیش مغلوب لحظه ها
می شوم
اما می دانم که واژه هام
همیشه در سرزمین نگاهت
مدفون شده ای بیش نیست
و خوب می دانم
برای با تو بودن
برای به تو رسیدن
و برای از تو گفتن
هیچ چیز اسان نیست
سلام .بابته وبلاگ جالبتون تبریک می گم. دنیای زیبایی برای خودتون درست کردید . امیدوارم لیاقت وارد شدن به این دنیا رو داشته باشم . موفق باشی . اگه تونستی یه سری هم به ما بزن . بای
سلام . جالب بود ......... بای
شعر قشنگی بود.
البته نه به قشنگی شعرایی که من مینویسم.(ای وای...دماقم داره دراز میشه)
من که آخر هم نشناختمت . ولی وبلاگ جالبه. در مورد مسیج هم خبرشو بهت می دم.
نگـــــــاه کــن به آنجــا*، درخت می رقصد.
به ســـاز بـــاد چه زیبا، درخت می رقصد!
بیـــا که در وسط بــــاغ دست هـم گیـریــم
که سبزه با گـل و، گـل با درخت می رقصد
تمـام فـرصت رقصیــــدنت به فکــــر نـرو
که بـــــاد می آید ؟؟ یا درخت می رقصد!!
ببیــن! تنـاسب ایـن رقـص اتفــــاقی نیست
بیـــا بـرقـص، بیـــا تـا درخت می رقصد.
خوشحال میشیم به وبلاگ ما هم سر بزنید.
مریم جان وبلاگت حرف نداره فقط جای شاملو خالیه. خوش باشی و سلامت. بگو یا علی.
سلام خوبی
موفق باشی