« بنام معشوق حقیقی که وفایش ازلی و ابدی است »
سلام به همه دوستای گلم
اندوه پرست
کاش چون پاییز بودم........
کاش چون پاییز بودم........
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک زرد می شد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شورو رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من :
همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام :
منزلگه اندوه و درد و بد گمانی
کاش چون پاییز بودم........
کاش چون پاییز بودم........
فروغ
خیره سرم من خاک بر سر آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاپم
تا شما آپ میشین من زمین و زمانو میترکونم
اونوقت شماها ...
این لوگوم
یالا دیگه بذارین تو وبلاگتون
a href="http://baaghali.blogsky.com" target="_blank"img border="0" src="http://www.blogsky.com/logo/baaghali.gif" alt="*~* آغایونه ته صالون حم اشغه *~*"/a
-*------------------------------------------------------*-
و آنگاه که اسماعیل به دستور خدا یگانه فرزندش را آماده کرد برای قربانی .. ندا آمد :
::::::::::::..... هی ابی بی خیال شو... ولش کن .. تو در برابر دوربیم مخفی قرار داری ...........::::::::::::
-*-------------------------------------------------------*-
دیگه نمیای که .............
متظرمااااااااااااا
یعنی
سلام
یوه اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول
سلام وبلاگ خوبی داری به منم سر بزن البته اگه به بوت علاقه داری
سلام مریم جان وبلاگ قشنگی داری بابت نوشته هات بهت تبریک میگم خوش باشی و سلامت. یا علی
سلام خوبید ....
دیروز دلم گرفته بود رفتم کنار پنجره فریاد زدم یا تو بیا یا من و پیشت برسون