«
بنام معشوق حقیقی که وفایش ازلی و ابدی است »با من منشینید که دیو ا نه ام امشب
تر سم که سر کوی تو را سیل بگیرد
ای بیخبر از گریه مستا نه ام امشب
یک جرعه آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیما نه ام امشب
بی حاصلم از عمر گرانمایه فرو غی
گر جان نرود در پی جا نا نه ام امشب